ترانهء زیبای کوه رو احتمالا از تلویزیون شنیدید! همون تیتراژ پایانی سریال دیدار هست که هر هفته پخش میشه...
حالا نسخهء اوجینال این ترانهء زیبا رو از همین جا میتونید دانلود کنید؛ فایل MP3 با کیفیت 128 کیلوبیت بر ثانیه و با حجم 3.39 مگابایت؛ لینک دانلود مستقیم فایل: Kuh.mp3
برای مشاهدهء تکست آهنگ اینجا کلیک کنید...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » کهکشان ( جمعه 87/11/11 :: ساعت 12:37 صبح )
ترانهء عاشقانهء "مجنون لیلی" از مازیار فلاحی که خیلی فوق العادست... باور کنید تا حالا حدود 100 بار گوش کردمش!!!
شما هم دانلود کنید فایل MP3 مستقیم رو با حجم 2.60 مگابایت: Majnune_Leyli.mp3
_____________________________________________________________________
با عرض پوزش؛ این ترانه در این پست قبلا به آقای محسن یگانه منتسب شده بود که اصلاح شد...
برای دیدن تکست آهنگ اینجا کلیک کنید...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » کهکشان ( جمعه 87/11/11 :: ساعت 12:37 صبح )
جومانگ از سه تا طرفدارش تشکر میکنه و یه عالمه سوال داره که بپرسه واسه شروع کار برای اینکه شوکه نشه فقط گند کاری های دائه سو رو بهش میگن
جومانگ کنار رودخونه بقیه رو میفرسته و با ماری و هیوپ و اویی میره که یه سویارو نجات بده
یانگ تاک از یه سویا میخواد زنش بشه ولی اون میگه بمیرم هم زن تو نمیشم
شب برو بچ حمله میکنن و دختره رو نجات میدن اماسربازها میریزن دور و برشون و بزن بخور میشه
کتک خورهای فیلم که خوب کتک خوردن تازه وقت هنرنمایی جومانگ با کمانشه
توی تیر اندازی ها یانگ تاک زخمی میشه و محبور به عقب نشینی میشن
فرماندار هیون تو که میفهمه جومانگ فرار کرده به نوکره میگه هر چه زودتر به دائه سو بگو که جومانگ زنده است تا پاش نرسیده به بویو بکشدش
و توی خونه یون تابال هم بل بشو واسه جمع کردن وسایلشونه، نارو مثل میر غضب بالای سرشون وایساده
شاه دستور میده یون تابال رو ببرن پیشش
نارو به محافظ میگه اول از شاهزاده اجازه بگیر!
دائه سو اجازه میده و سو و باباش میرن پیش شاه ،شاه به خاطر این اتفاقات ازشون عذر خواهی میکنن
یوهوا با سو حرف میزنه و میگه فکر این جومانگ مادر مرده رو از کله ات بکن بیرون
وقتی دارن از قصر میرن بیرون ، دائه سو با حسرت به سو نگاه میکنه
انقدر ناراحته که مشرو...میخوره و زنش که میفهمه واسه چی ناراحته میگه من اگه اخرش یه بلایی سر این دختره نیاوردم!
یونگ پو هم که زده به سیم اخر، به دخترهای قصر گیره میده که دائه سو میزنه تو گوشش و میگه تو کله پوک ابرو و حیثیت ما رو بردی
یونگ پو هم میگه تو هم سر بابامون رو کلاه گذاشتی، دائه سو که از این جواب زورش میگیره دستور میده زندانی اش کنن
مارمولک بزرگ میره دیدنش تو زندان و میگه بچه ادم شو ، یه خورده از این داداشت یاد بگیر ، دق کردم از دست تو
خبر برگشتن جومانگ به یو میول میرسه و اون از اینکه جومانگ به بویو بره اظهار ناراحتی میکنه
یونگ پو. که زورش به کسی نمیرسه دق دلشو سر نارو خالی میکنه و یه دوسه بار بیخودی میزنه تو گوشش
خبر قطعی زنده بودن جومانگ به دائه سو میرسه و اونم به نارو دستور میده که هر جا هست بگیر بکشش و خلاصش کن این پدر سوخته رو
برو بچ نمیذارن جومانگ بره به بویو
تازه اینجاست که جومانگ میفهمه و.اسه سو چه اتفاقی افتاده
میره خونشون میبینه همه چی رو جمع کردن و رفتن و تبعید شدن
میره دنبالشون و از بالای تپه سو رو میبینه هر کاری میکنه نمیتونه بره جلو و مثل ماتم زده ها نگاه میکنه
جومانگ دپرس میشه و یه سویا هم از دیدن وضع اون زجر میکشه
جومانگ دستو ر میده یه سو یا رو یه جای امن ببرن و میگه تو شهر شایع کنین که من زنده ام اینطوری دائه سو نمیتونه منو بکشه
همینطور هم میشه و مردم که جومانگ رو به چشم یه قهرمان میبینن ، دهن به دهن خبر ازادی اونو میرسونن
دائه سو به صورت ناشناس میره بین مردم و وقتی میبینه که جومانگ چقدر محبوبه و خودش چقدر منفور دست از پا درازتر برمیگرده قصر
شب هنگام که میشه جومانگ وارد قصر میشه تا ......
عکس هایی از شخصیت های محبوب و دوست داشتی سریال افسانه جومونگ
????? برای دانلود به [ادامه مطلب] مراجعه کنید ?????
فرزندغزه
کودکم بخواب که خوش خوابیده ای.
تو را د رآغوش می گیرم و برایت لالایی می خوانم.برایت می گویم از آنچه بر سرزمینمان گذشته است.از مقاومت جانانه خرد و کلان و پیر و جوانمان.از کودکان بی پدر ،مادران بی شوهر و از خانه های بدون سقف.از سرمای استخوان سوز زمستان و از سوز بی مهری و بی غیرتی هم کیشان و هم زبانانمان.از سنگهایی که در دستانمان گلوله شد و بر پیشانی ظلم نشست.
بخواب دلبندم. بخواب تا برایت بگویم از قطعه قطعه شدن خواهران و برادرانت ، از نا پایداری ظلم و سرنگونی ظالم.از پیروزی سنگ بر سلاح و از پیروزی خون بر شمشیر.
نازنینم ، اگر چه جسم بی جان و سردت را در آغوش میفشرم و اندکی بعد تو را چون نهالی بر زیر خاک خواهم نشاند ، ولی یقین دارم که از خون تو و از بند بند وجود نازنینت جوانه های امید بر خاک پر خون وطنم خواهد رویید.
در عجبم در زمانه ای که لنگه کفشهای بوسه زده بر فرق ظالمان غوغا و همهمه ای جانانه بر پا می کند ، چگونه است که خون کودکان ، زنان و مردان بی گناه مسلمان تلنگری برای نا مردان نمی گردد!
چشمان باز مانده به راهت را که نشانه چشم به راهی همراهی مسلمانان جهان است ،لبخند مانده بر لبانت را که نشانه خنده به افکار سیاه و شیطانی آل اسراییل است و دستان مشت شده ات را که نشانه خروش همیشگی مردم سرزمینمان است غرق در بوسه می کنم و دستانم که آغشته به خون پاکت گشته به سوی آسمان می گیرم و می گویم "بای ذنب قتلت "و چون مولاو مقتدایم حسین (ع) از خداوند می خواهم این قربانی را هرچند کودک و هر چند کوچک ،در راه خود از من بپذیرد.
فرزندم بخواب و بدان که نبردی که با شروع ماه عزای سالار شهیدان آغاز گردیده به اذن خدا در روز دهمین خود و با تقارن تاسوعا و عاشورای حسینی طبل رسوایی آل اسراییل خواهد بود.
بخواب کودکم. بخواب تا برایت بخوانم که:
این خاک از آن ماست ،حتی اگر ویرانه هایش مانده باشد
این خاک از آن ماست،حتی اگر خاکستری از خانه هایش مانده باشد
این خاک از آن ماست.....
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.