توضیحات مفصل تر هفته آینده
جومانگ در حال بازگشت از کافه گرفتاره دزدا می شه
شاه که به هوای جومانگ قصر را ترک کرده ناغافل همون جا می رسه و جومانگ را در حال رزم می بینه
جومانگ رزم نمایی می کنه و اونا را تار و مار می کنه و شاه حال می کنه.
شاه می بینتش و دعوتش می کنه یه پیکی با هم بزنن
جومانگ وارد می شه و با استشمام بوی جومانگ به هوش می یاد
ملکه از خبرهایی که شنیده زیاد راضی نیست
جومانگ که حالا دوباره یه شازده به حساب می یاد شخصا برای مامانی دارو تهیه می کنه
و نیت می کنه تا بهبودی کامل مامانی خودش از اون مراقبت کنه و بهش می گه دیگه نمی زارم رنج بکشی
3 برادر هم که می فهمن جومانگ به قصر برگشته خیلی خوشحال می شن و رویای وزیر شدن را در سر می پرورونن
بانو سوسونو تو فکره که برای جومانگ چه اتفاقی افتاده که
این دو تا وارد می شن و می گن شاه شخصا جومانگ را به قصر برگردونده
و ارباب هم خوشحاله که موپال مو داره گول می خوره
مو پال مو اخرین شمشیری که ساخته چک می کنه ولی هنوز نتونسته فولادیش را بسازه و دوباره می شکنه
مو پال مو جومانگ را گذری می بینه و می گه خوشحالم که برگشتی و امیدوارم که شاه بشی و .....
در خلوت داره با خودش زمزمه می کنه:
هه مو سو قدرت و اقتدار تو حالا به جومانگ منتقل شده
اون طرف دست از پا درازتر می یاد و می گه شاه زیر بار نرفت و دارن فکر می کنن که چی کار کنن
اینا هم ناراحتن که جومانگ بعد از بازگشت به قصر اونا را فراموش کرده و به حال خودشون گذاشته
شازده کوچیکه هم که همچنان با دوچی قاچاق اسلحه می کنن و پول خوبی به جیب زدن
به گوش کاهن می رسه که به خاطر تولید اسلحه هان نمک بویو را قطع کرده
مو پال موی بدبخت که این وسط هیچ نقشی نداره فقط چون رییس اهنگری هستش برای بازجویی پیش شاه برده می شه
کاهنه پیش شاه می یاد و می گه اگه نمک ازاد نشه کشور به هم می ریزه و فلان و بهمان
به دوست دختر جومانگ هم هشدار می ده که اگه چیزی بگه می کشتش
و جومانگ دوباره اواره کوچه و بازار می شه
از طرفی شازده بزرگه برای صحبت کردن در مورد نمک به هیون تو گو یا همون مرکز حکومت دولت هان می ره
جومانگ مجددا به خانه سوسونئو اینا می یاد و از باباش می خواد که اون در گروه تجارشون کار کنه!!!
برای دیدن عکسها در سایز بزرگ وبا کیفیت عالی بر روی آن عکس کلیک کنید
استفاده از عیب یابهای ویندوز
اگر کامپیوترتان در یک شبکه اداری جمعی است، احتمالاً آنقدر خوش شانس هستید که یک سرپرست شبکه داشته باشید تا در مواقعی که برای کامپیوترتان مشکلی پیش می آید از او سوال کنید. اما اگر کامپیوترتان در یک شبکه اداری خانگی یا مستقل باشد، یعنی خودتان سرپرست شبکه باشید، وقتی بدانید ویندوز چند عیب یاب مفید دارد که در تشخیص و رفع مشکلات سیستم به شما کمک می کنند، از نگرانی در خواهید آمد.
برنامه Help را اجرا کنید
بر روی دکمه Start کلیک کنید و سپس Help and Support را انتخاب کنید.
گروه Fixing a Problem را باز کنید
بر روی عنوان Fixing a Problem کلیک کنید تا باز شود.
نوع مشکل را مشخص کنید
در لیست سمت چپ پنجره، بر روی نوع مشکلی که دارید کلیک کنید تا انتخاب شود.
یک عیب یاب انتخاب کنید
عیب یابی که می خواهید بکار اندازید را در پنجره سمت راست پیدا کنید. پس از آن که عیب یاب مورد نظرتان را پیدا کردید، برای مثال Printing، بر روی آن کلیک کنید تا بکار بیافتد.
مراحل کار را دنبال کنید
عیب یابها درست مثل ویزاردها کار می کنند. هر صفحه آن یک سوال می پرسد با کلیک کردن روی پاسخ، آن را انتخاب کنید و سپس روی دکمه Next کلیک کنید تا به صفحه بعد بروید. بعضی از صفحات مراحلی را پیشنهاد می کنند تا با انجام آنها مشکل خود را رفع کنید. اگر آن گامها نتیجه داد، که مشکلتان رفع می شود. اگر مراحل نتیجه نداد، عیب یاب ادامه می یابد. اگر عیب یاب نتواند مشکلتان را رفع کند، جایی را برای یافتن اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کند (سایتهای وب مرکز پشتیبانی فنی مایکروسافت).
استفاده از یک چاپگر شبکه
یک چاپگر شبکه چاپگری است که به کامپیوتر دیگری در شبکه متصل شده است و کاربر آن کامپیوتر این چاپگر را با کاربران دیگر شبکه به اشتراک گذاشته است. بعضی چاپگرهای شبکه مستقیماً به شبکه متصل شده اند و اصلاً به کامپیوتری وصل نیستند. به هر حال برای آن که کامپیوترتان بتواند با یک چاپگر شبکه چاپ کند باید بدانید که آن چاپگر د رکجای شبکه قرار دارد. به عبارت دیگر باید نام کامپیوتری که آن چاپگر به آن متصل است (البته اگر به کامپیوتری وصل باشد) یا نام خود چاپگر (اگر مستقیماً به شبکه وصل باشد) و احتمالاً گروه کاریی که کامپیوتر یا شبکه جزء آن است را بدانید.
ویزارد Add Printer را اجرا کنید
در پنجره Printers and Faxes، بر روی لینک Add a Printer کلیک کنید تا ویزارد Add Printer اجرا شود. برای عبور از صفحه خوش آمد گویی بر روی Next کلیک کنید.
چاپگر شبکه را انتخاب کنید
در صفحه اول ویزارد، گزینه a network printer, or a printer attached to another Computer را انتخاب کنید.
به صفحه بعدی بروید
وقتی کارتان با گزینه های صفحه اول ویزارد تمام شد، کافی است روی Next کلیک کنید تا به صفحه بعدی بروید.
چاپگر را پیدا کنید
اگر نام دقیق چاپگری که می خواهید با آن ارتباط پیدا کنید (شامل مسیر شبکه تا آن چاپگر) را می دانید، آن را درون کادر متن Name وارد کنید. همچنین می توانید با یک چاپگر در اینترنت رابطه ایجاد کنید، به این طریق که آدرس آن را در کادر URL وارد کنید. اگر نام یا آدرسش را نمی دانید، گزینه Find a printer in the directory را انتخاب شده بگذارید و روی Next کلیک کنید تا کامپیوترهای شبکه را پیدا کند.
چاپگر را انتخاب کنید
صفحه Browse for Printer این ویزارد گروههای کاری و کامپیوترهای شبکه را به صورت سلسله مراتبی نشان می دهد. تمام چاپگرهای اشتراکی در بالا لیست می شوند. چاپگری که می خواهید استفاده کنید انتخاب کنید و روی Next کلیک کنید.
آن را چاپگر پیش فرض کنید
اگر می خواهید این چاپگر پیش فرضی باشد که برنامه های روی کامپیوترتان از آن استفاده می کنند، بر روی Yes کلیک کنید. اگر چاپگری پیش فرضی که الان دارید را ترجیح می دهید، بر روی No کلیک کنید. برای ادامه کار بر روی Next کلیک کنید.
به فرایند نصب پایان بدهید
تنظیمات چاپگر جدیدتان را مرور کنید. اگر متوجه اشکال یا اشتباهی در این اطلاعات شدید، با کلیک کردن روی Back در میان مراحل نصب به عقب برگردید و تصحیح کنید. اگر از اطلاعاتی که نشان داده شده راضی هستید، بر روی Finish کلیک کنید.
مقدمهای بر ارتباط استرس با بهداشت روانی
بر اساس تحقیقات مختلف افراد زیادی از تحمل استرس رنج میبرند این استرس ها در طولانی مدت میتواند ناهنجاریهای مختلفی را سبب شده و تاثیر منفی خود را در زندگی روزانه فرد نشان دهد. استرس علاوه بر تاثیرات فیزیکی و جسمانی که بوجود میآورد از جمله ناراحتی قلبی ، گوارشی و ... شرایط روحی و روانی افراد را نیز به مخاطره میاندازد. پژوهشها نشان میدهد افراد دچار استرس از بیخوابی و بدخوابی رنج میبرند که به نوبه خود عوارض متعدد روانی را در فرد موجب میشود مثل کاهش عملکرد روزانه فرد از سوی دیگر افسردگیها ، اضطرابها و انواع مشکلات روحی روانی میتوانند در نتیجه تحمل استرس طولانی مدت بر فرد عارض شوند.
حال اگر چنین شرایطی در طولانی مدت تداوم یابد و فرد کنترل مفیدی روی آنها نداشته باشد و نتواند آرامش روحی و روانی خود را برقرار سازد در دراز مدت عواقب و تاثیرات منفی را ناظر خواهد بود.
تاثیرات مخل سلامتی ناشی از استرس
علائم ناشی از استرس را به اشکال مختلف ممکن است در فرد ظهور بروز کند. دستهای از این علائم را میتوان به عنوان علائم جسمانی و فیزیکی طبقه بندی کرد مثل ناراحتیهای عضلانی و ماهیچهای که اغلب به صورت کشیدگی ، سفتی و دردناک شدن عضلات احساس میشوند. پشت درد ، گردن درد ، سردرد ، فشار خون بالا ، کاهش مقاوت بدن در مقابل عفونتها و ... از جمله تاثیرات جسمانی استرس هستند. که هر یک از اینها با اعمال تاثیرات خود روی شرایط روحی و روانی افراد وضعیت فرد را سختتر و غیر قابل تحملتر میسازند.
گذشته از تاثیرات روانی این علائم جسمانی ، دیگر تاثیرات روانی استرس عبارتند از بیخوابی ، پرخوابی ، افزایش یا کاهش میل به غذا که اغلب به صورت روانی احساس میشود، تمایل به گریه ، گرایش به مصرف مواد مخدر و الکل ، کاهش عملکرد حافظه ، بیقراری و ناآرامی ، افسردگی ، زود رنجی ، اضطراب ، پرخاشگری ، بی حوصلگی ، عدم لذت بردن از فعالیتها و سرگرمیها از جمله تاثیرات روانی استرس هستند.
استرس ، بهداشت روانی و عملکرد روزانه فرد
استرس با پدید آوردن تاثیرات مخربی در وضعیت جسمانی و روانی شرایط زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد. در این شرایط عملکرد شغلی فرد ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد. اغلب افراد دچار استرس که نمیتوانند کنترل و مدیریت مفید استرسی داشته باشند با کاهش عملکرد شغلی مواجه میشود کسالت ، بی حالی ، عصبانیت ، بیخوابی معمولا توانایی فرد را در انجام وظایف شغلی و حتی روابط کاری او تحت تاثیر قرار میدهد و مشکلات افزونتری را برای او بوجود میآورد. از سوی دیگر روابط خانوادگی این افراد معمولا مختل میشود.
بروز اختلافات خانوادگی زمانی که یکی از اعضا یا کلیه اعضا خانواده در شرایط استرسزا زندگی میکنند افزایش چشمگیری پیدا میکند که حاکی از تاثیرات روانی استرس روی فرد است. تحمل استرس پیشرفت تحصیل دانش آموزان و دانشجویان را نیز تحت تاثیر قرار میدهد که در این میان فاکتورهای موثر بر شرایط روحی و روانی نقش عمدهای بازی میکنند.
فاکتورهای بهداشت روانی در افراد دچار استرس
میتوان گفت یک دور با کل در ارتباط بین استرس و فاکتورهای بهداشت روان وجود دارد. بطوری که تحمل استرس بهداشت روانی فرد را به مخاطره میاندازد. و به خطر افتادن و تضعیف فاکتورهای بهداشت روان تحمل بیشتری را بر فرد تحمیل مینماید و این دور به این صورت تداوم مییابد. تحقیقات نشان میدهد مهارتهای مقابلهای که فاکتور مهمی در حفظ بهداشت روانی سالم در فرد است در شرایط استرسزا تحت تاثیر قرار میگیرند و در صورتیکه فرد نتواند به خوبی از این مهارتهای مقابلهای برای کنترل استرس استفاده کند با مشکلات عدیدهای در زمینه بهداشت روان مواجه خواهد شد.
معمولا افرادی که مهارتهای مقابلهای خوبی در برابر ناراحتیها و مشکلات دارند کمتر تسلیم شرایط استرسزا قرار میگیرند و اغلب از فنونی استفاده میکنند که بتوانند شرایط استرسزا را تحت کنترل خود در آورند و به این صورت محافظت بیشتری از سلامت روان خود را داشته باشند. لازم است برای جلوگیری از تحت مخاطره قرار گرفتن بهداشت روانی ، شیوههای مدیریت استرس در افراد آموزش داده میشود تا از بروز مشکلات بعدی و فزونی پیدا کردن شرایط استرسزا جلوگیری گردد.
التماس به خدا شجاعت است ، اگر برآورده شد رحمت است، اگر برآورده نشد حکمت است ، التماس به خلق ذلت است ، اگر برآورده شد منت است، اگر برآورده نشد خفت است
عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی... آن وقت است که دیگر عشق نیست صدقه است
تا حالا کسی بهت گفته که چقدر ناز و خوشگلی؟ نه؟ من هم نمی گم!
تست روانشناسی: اگر رنگ شورت شما: آبی: آرامش دارید. / قرمز: احساساتی هستید. / زرد: خیلی کثیف و بی تربیتی پاشو برو توالت
توف... توف... توف... با تو کاری نداشتم فقط می خواستم شیشه ی گوشیت رو پاک کنم!
چند وقته دلم هوس تاب بازی کرده. اجازه می دی بیام تو ذهنت؟ آخه شنیدم مخت تاب داره!
به ترکه میگن: سبز لیمویی رو توصیف کن. میگه: شما آبی آسمانی رو در نظر بگیر، جیش کن توش!
پیف... اه اه اه... چه بوی گندی... خفه شدیم... چه خبرته؟ مگه چی خوردی؟ حمیییییییییییید (تبلیغ کنسرو لوبیای تبرک!)
آبادانیه یه پنجاه تومانی تقلبی میسازه لو میره میگیرنش... آبادانیه میگه از کجا فهمیدین کار منه؟ میگن: آخه گاگول کنار در دانشگاه سراسری سمبوسه فروشی کجا بوده؟!؟!؟
عربه میره توالت تا میشینه یه آروغ اساسی میزنه... میگه اه باز برعکس نشستم !!!
تهرانیه به ترکه میگه شما به خر میگین داداش ترکه میگه آره داداش!!!
سال 2200 پسر از مامانش میپرسه مامان من چه جوری به دنیا اومدم؟ مامانش جواب میده از اینترنت دانلودت کردم..
نفوذ پیشینیان بر روان شناسی انسان گرایی
در نخستین سالهای دهه 1960 جنبشی در روان شناسی امریکا بوجود آمد که به عنوان روانشناسی انسان گرایی یا نیروی سوم شناخته شده است. این جنبش قصد آن نداشت که مانند بعضی از دیدگاههای نو فرویدیها یا نو رفتارگرایان شکل تجدید نظر شده یا انطباق یافتهای از مکتبهای فکری موجود باشد. بر عکس چنانچه از اصطلاح نیروی سوم استنباط میشود، روانشناسی انسان گرایی میخواست جای دو نیروی عمده روانشناسی یعنی رفتارگرایی و روانکاوی را بگیرد.
پیش بینی اندیشههای روان شناسان انسان گرا را مانند همه جنبشها میتوان در آثار روانشناسان پیشین یافت. « فرنتز برنتانو » اظهار داشته بود که روان شناسی باید هشیاری را به عنوان یک کیفیت یکپارچه مطالعه کند. « اوزالد کولپه » هم به روشنی نشان داد که تجربههای هشیار چندان ساده و ابتدائی هم نیستند. « ویلیام جیمز » در مورد تمرکز بر هوشیاری و توجه به کلیت فرد پافشاری کرد. روانشناسان گشتالت بر تجربه هشیار به عنوان زمینه درست و مفیدی برای مطالعه روان شناسی اصرار داشتند. در پیشینه روانکاوی نیز تعدادی از پایههای مواضع انسان گرایانه وجود دارند. آدلر ، هورنای ، اریکسون و آلپورت با دیدگاه فروید مبنی بر اینکه افراد زیر نفوذ نیروهای ناهشیار قرار دارند، مخالف بودند. آنها بر این باور بودند که ما در درجه نخست موجوداتی هشیاریم و دارای اختیار و اراده آزاد هستیم.
ظهور روان شناسی انسان گرایی
همانند دیگر جنبشها در روانشناسی نوین به نظر میرسد که روح زمان موجب میشود که اندیشههای پیشایند به یک جنبش واقعی تبدیل شود. روانشناسی انسان گرایی ظاهرا بازتابی از ندای ناآرامی و نارضایتی جوانان سالهای دهه 1960 علیه جنبشهای ماشین گرایی و ماده گرایی فرهنگ معاصر غرب بود. جنبش روانشناسی انسان گرایی به وسیله تاسیس مجله روان شناسی انسان گرایی ، در سال 1961 ، انجمن روان شناسی انسان گرایی امریکا در سال 1962 و شعبه روانشناسی انسان گرایی انجمن روان شناسی امریکا در سال 1971 قوام یافت، اما برخلاف تمامی سمبلها و خصائص یک مکتب فکری ، روانشناسی انسان گرا عمدا یک مکتب نشد. این قضاوت خود روانشناسان انسان گراست که با گذشت سه دهه از آغاز جنبش در گردهمایی سال 1985 که برای بحث درباره ماهیت این رشته تشکیل شده بود، بیان داشتند.
آبراهام مازلو در تاریخ روان شناسی انسان گرا
مازلو پدر روحانی روان شناسی انسان گرایی خوانده میشود و احتمالا بیش از هر کس دیگری در این جنبش جرقه ایجاد کرده و مسئولیت علمی بدان اعطا کرده است. در ابتدا مازلویک رفتارگرای پرحرارت بود، عقیده داشت که پاسخهای همه مسائل جهانی را میتوان با رویکرد مکانیستی و علوم طبیعی پیدا کرد. سپس یک رشته تجارب شخصی ، تولد نخستن فرزندش ، جنگ جهانی دوم و برخورد کردن با سایر اندیشهها درباره ماهیت انسان (فلسفه ، روانکاوی و روان شناسی گشتالت) او را متقاعد کرد که رفتارگرایی بسیار محدودتر از آن است که بتواند پاسخگوی مسائل پایدار انسانی باشد.
مازلو همچنین از تماس با برخی از روان شناسان اروپایی که از آلمان نازی گریخته و در ایالات متحده ساکن شده بودند، مانند آدلر ، هورنای ، کافکا و ورتهایمر تاثیر پذیرفت. احساس احترام او نسبت به ورتهایمر و مردم شناس امریکایی روت بندیکیت او را به سوی نخستین مطالعهاش در مورد اشخاص سالم از نظر روانی و خود شکوفا رهنمون شد. در دانشگاه برندیز در والتام ، ماساچوست ، از 1951 تا 1969 بود که مازلو نظریهاش را تدوین کرد و پالایش داد و به صورت مجموعهای کتاب منتشر ساخت. او از جنبش گروه حساسیت آموزی حمایت کرد و در سالهای دهه 1960 یکی از روان شناسان معروف شد. او در سال 1967 به ریاست انجمن روان شناسی امریکا انتخاب شد.
توجه به سلسله مراتب نیازهای انسان و ویژگیهای افراد خود شکوفا بخش عمده پژوهشهای او را تشکیل میدهد. ار مباحث مهم دیگر نظریه مازلو در انسان گرایی ویژگیهای شخصیت سالم ، اعتماد به نفس و رابطه آن با سلامت روانی ، فرانیازها یا انگیزههای متعالی ، تجارب اوج (حالت عرفان) ، حرمت زدایی ، آرمان شهر روانی ، وجدان را میتوان نام برد.
کارل راجرز در تاریخ روان شناسی انسان گرا
یکی از چهرههای معروف روان شناسی انسان گرا ، کارل راجرز است. او در دوران تحصیل در دانشگاه به عنوان نماینده فدراسیون جهانی دانش آموزان مسیحی به چین سفر کرد و ظاهرا تحت تاثیر این تماس با فرهنگ شرقی ، دید جدیدی نسبت به انسان پیدا کرد. تحصیلات راجرز در رشتههای تاریخ و روان شناسی بود. او پس از پایان تحصیلات خود در رشته تاریخ به عضویت پیروان یک انجمن دینی در نیویورک در آمد، اما در عین آشفتگی به این محیط روحانی متوجه شد که نمیتواند به آئین خاصی پایبند باشد و تصمیم گرفت کوششهای خود را در زمینه امور تربیتی و درمان متمرکز سازد. در نتیجه بخشی از عقاید وی در مورد ویژگیهای طبیعت انسان محصول تماسهایی است که او با مراجعان خود داشته است.
کوششهایی که راجرز در تشکیل و رهبری گروههای کوچک معمول میداشت و نیز تلاشهای او در زمینه آموزش و پرورش ، همگی به صورتی او را در عقایدی که در مورد روان شناسی انسان بدست آورده بود، تائید و تقویت میکردند و بر غنای باورهای روان شناختی وی میافزودند. راجرز طرز تفکر خود را مرهون محیط فرهنگی خویش میدانست که بر سنتهای یهودی مسیحی متکی بود. او با اعتمادی که به عقاید خویش داشت، آرزو میکرد گسترش جهانی پیدا کند و میکوشید نظریههای خود را برای افراد بیشتری توضیح دهد. تحقق خود ، توافق و عدم توافق ، انسان با کنش کامل ، توجه مثبت غیر مشروط ، درمان مبتنی بر مراجع محوری و ... از مفاهیم نظریه انسان گرایانه راجرز هستند.
نظریه روان کاوی کلاسیک
اطلاعات اولیه
زیگموند فروید (Sigmund Freud) درسال 1856 میلادی در فرایبورگ اطریش به دنیا آمد و در سال 1939 در لندن در گذشت و در این 83 سال نظامی را بنیان گذاری کرد که به مثابه یک انقلاب بود. او نگرش ما را نسبت به طبیعت انسان و حتی فرهنگ و تمدن تغییر داد و موفقیت های عظیمی را کسب کرد.
روان کاوی (Psychoanalysis) محصول نظام فروید بود که تنها به او تعلق داشت و او از این لحاظ بسیار انعطاف ناپذیر بود، روانکاوی آفرینش من است هیچ کس نمیتواند بهتر از من دریابد که روان کاوی چیست. (فروید 1914) نظریه فروید شامل بخش متعددی شامل انرژی روانی ، رشد روانی- جنسی شخصیت ، ساختار شخصیت ، مکانیسمهای دفاعی (Defense Mechanism) و روشهای درمان بیماریهای روانی از طریق تداعی آزاد (Free Association) و تحلیل رویا (Dream Analysis) است.
انرژی روانی و غرایز
فروید که تحصیلاتش را در رشته پزشکی به اتمام رسانده بود در نظریه خود از اصطلاحهای فیزیولوژیکی استفاده میکرد. او چنین مطرح کرد که همانند کارکردهای جسمانی که به انرژی نیازمند هستند ذهن و روان نیز برای انجام کارکردهایش (مانند: ادراک دنیای خارج ، تفکر ، تصور ، یادآوری و …) به انرژی نیازمند است و آن را انرژی روانی نام نهاد که از لحاظ شکل و نوع با انرژی جسمی تفاوت دارد. علاوه بر این او بر پایه اصل بقای انرژی این موضوع را مطرح کرد که انرژی جسمی میتواند به انرژی روانی تبدیل شود و بر عکس و پیوند این دو شکل انرژی توسط غریزه (Instinct) انجام میشود.
در تعریفی کوتاه میتوان گفت غریزه عبارت است از محرکهای ذهنی که از درون بدن موجود زنده سرچشمه میگیرند. فروید غریزه را واحد بنیادی نظریه خود به حساب آورد. از نظر او غریزه برانگیزاننده و پیش راننده شخصیت بوده ، رفتار را تحریک نموده و به آن جهت میدهد. محرک غرایز نیز عوامل درونی مانند کمبود غذا ، آب و… هستند که به صورت یک نیاز (Need) تبلور یافته ، در ذهن تبدیل به یک سایق (میل) میشود و غریزه را در جهت برآورده ساختن آن سایق تحریک میکند.
انواع غرایز
فروید غرایز را از صرف نظر از تعدادشان به دو نوع تقسیم کرد: غرایز زندگی (Life Instinct) و غرایز مرگ (Death Instinct) . از نظر او غرایز زندگی در جهت ارضای نیازهای جسمی عمل میکنند و در خدمت بقای فرد هستند. جهت غرایز زندگی به سمت رشد و نمو است. مهمترین غریزه زندگی از نظر فروید غریزه جنسی است که آن را در معنای گستردهاش یعنی دربر گیرنده تمام رفتار و اندیشههای لذت بخش تعریف کرد و نه در معنای محدود شهوت.
فروید در مقابل غرایزه زندگی غرایز مرگ یا ویرانگر را قرار داد، و گفت انسانها تمایلی ناهوشیار (Unconscious) به مردن دارند. مهمترین غریزه مرگ از نظر فروید غریزه پرخاشگری است که انسان را به تخریب ، تسخیر و کشتن دارد. او پرخاشگری را به عنوان بخشی از سرشت انسان که اهمیتی همطراز با غریزه جنسی دارد، در نظر گرفت.
رشد روانی - جنسی شخصیت
با توجه به اهمیتی که فروید به غریزه جنسی قائل بود، رشد شخصیت را به صورت مراحل جنسی توصیف کرد، که در آن یکی از مناطق شهوتزا در مرحله معینی اساس لذت بردن کودک را فراهم میآورد و در واقع در هر مرحله یکی از مناطق شهوتزا از اهمیت بیشتری برخوردار است. بطور خلاصه فروید پنج مرحله را در رشد روانی جنسی شخصیت در نظر گرفت که عبارتند از: مرحله دهانی ( Oral stage) ، مرحله مقعدی (Anal stage) ، مرحله تناسلی (Phallic stage) ، مرحله نهفتگی (Iatency stage) و مرحله جنسی.
ساختار شخصیت
فروید در تشریح ساختار شخصیت دو دیدگاه متفاوت ارائه کرد. او در نخستین دیدگاه خود ابراز کرد که شخصیت به سه سطح هشیار (Conscious) ، نیمه هشیار (Preconscious) و ناهوشیار (Unconscious) تقسیم میشوند. دومین دیدگاه فروید ساختار شخصیت در سالهای آخر زندگی فروید مطرح شد. او در این دیدگاه شخصیت را به روش دیگری نیز تقسیم بندی کرد که شامل نهاد (Id) ، خود (Ego) و فراخود (Super Ego) میشد. فروید این دو دیدگاه را برهمدیگر منطبق میدانست و میگفت تمام نهاد در سطح ناهشیار عمل میکند. در حالی که قسمتی از خود و فراخود در ناهشیار و قسمتی در هشیاری قرار دارند.
مکانیسمهای در ساختار شخصیت
در دومین دیدگاه فروید نسبت به شخصیت خود از جایگاه ویژهای برخوردار است. چرا که از لحاظ سلسله مراتب تشکیل یافتن دومین ساختار است. فروید ویژههای نهاد و فراخود را به ترتیب به صورت تابع کامل اصل لذت و تابع کامل اصل اخلاق گرایی (وجدان اخلاقی) توصیف میکند و هر یک میخواهند خود را که در وسط این دو ساختار قرار دارند تحت سلطه خود در آورند و از این طریق تمایلات و دستورات خود را به اجرا در آورند. در واقع بین نهاد و فراخود یک تعارض و جنگ دائمی وجود دارد که برخود تحمیل میشود که بصورت اضطراب ( Anxiety) در فرد متجلی میشود.
فروید برای خود مکانیسم دفاعی ویژهای را توصیف کرد که از طریق بکارگیری آنها در سطح ناهشیار خود موفق میشود در برابر لذت گرایی نهاد و اخلاق گرایی افراطی فراخود مقاومت کند و بدین وسیله سطح اضطراب را در فرد کاهش دهد، ولی زمانی که دیگر این دفاعها کارایی خود را از دست بدهند یا شکست بخورند، ساختار شخصیت فرو میپاشد (کل شخصیت میدان جنگ نهاد و فراخود میشود و فرد کنترلی بر اعمال خود نخواهد داشت) و فرد با انواعی از بیماریهای روانی از روان رنجور (Neuroic) تا روان پریش (Psychotuc) دچار میشود. برخی از این مکانیسمهای دفاعی عبارتند از: سرکوبی (Repression) ، انکار (Denial) ، فرافکنی (Projection) ، جابجایی (Translocation) ، دلیل تراشی (Rationalization) ، بازگشت (Reversion) و …
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.