توجه : قسمت جوک ما درصدد توهین به قوم و نژاد خاصی نمی باشد .
اموذش ضبان فارصی سد در ثد طظمینی با ما طماث بگیرید.
یه نفر میره کتاب خونه میگه :اقا من این کتابی را که برداشتم شخصیت زیاد داشت ولی داستان نداشت, کتابدار میگه پس دیروز شما بودی که دفترچه تلفن ما را برداشته بودی.
2تا میخ با هم عروسی میکنن ماه عسل میرن تو دیوار.
طرف از طبقه 100یه ساختمون می پره پایین به طبقه 50 که می رسه میگه:خب تا اینجاش که به خیر گذشت.
(ادامه جک ها در ادامه مطلب مشاهده کنید.)
(ادامه اس ام اس ها را در ادامه مطلب ببینید.)
در چشم پزشکی
پزشک:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.»
بیمار: «آخ جان! پس می توانم یک حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عکس بگیرم.»
در کلاس درس
معلم:« بگو ببینم، برق آسمان با برق منزل شما چه فرقی دارد؟»
دانش آموز:« اجازه! برق آسمان مجانی است، ولی برق خانه ما پولی است.»
نشانی
اتوبوس سرچهار راه رسید. پیرمردی از مسافرها، عصایش را روی پشت شاگرد راننده گذاشت و گفت:
« این جا چهار راه سعدی است؟»
شاگرد راننده گفت:« نخیر، این جا ستون فقرات بنده است.»
فراموشی
مردی به مطب پزشک رفت و گفت: «آقای دکتر! چند وقتی است که بیماری فراموشی گرفته ام. چه کار کنم؟»
پزشک:« اول بهتر است تا فراموش نکرده ای، ویزیت مرا بدهی.»
در کلاس ریاضی
معلم:« ناصر! اگر حمید ? تا مداد داشته باشد و ? تای آن را به رضا بدهد، چند تا مداد برایش می ماند؟»
ناصر:« آقا اجازه! ما حمید را نمی شناسیم و کاری هم به کارش نداریم.»
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.